بارد ادگین و شریک او در جرم یعنی هولگا یک مک گافین جادویی را برای شخصی میدزدند و اینکه مشخص میشود آن شخص شیطان است و اکنون می تواند بزرگترین شری را که دنیا به خود دیده، آزاد کند. (با توجه به اینکه این داستان در فائرون اتفاق می افتد، جایی که شاهد خشم خدایان متعدد در رویدادهایی با عنوان های "شکاف" یا "فاجعه" بوده است؛ این داستان یک اغراق بزرگ است). حال، ادگین و هولگا با هم متحد میشوند تا محشر کبرایی که به طور تصادفی بر پا کرده اند را به کمک جادوگر سایمون، دروید دوریک و پالادین زنک، راست و ریس کنند. شننیگانها شامل چندین اژدها، جادوگران سرخِ تای و ارباب نوروینتر فورج فیتزویلیام میشوند.